در اسطوره شناسی نورس، زنجیرهای از اتفاقات که در نهایت به پایان دنیا منجر میشود، رگناروک نام دارد و پس از رخ دادن آن، دنیایی جدید روی خرابههای دنیای قدیم شکل میگیرد. پیش از رخ دادن واقعه رگناروک اتفاقات زیادی برای آماده سازی رخ دادن این رویداد به وقوع میپیوندند. برخی از این اتفاقات، مانند کشته شدن بالدر با اندکی تفاوت در نحوه کشته شدن او در بازی God of War اتفاق افتادهاند و برخی دیگر، مانند کشته شدن پسران ثور یعنی مگنی و مودی، هرگز در روایت اصلی رگناروک اتفاق نمیافتند.
اما این تفاوت در جزئیات چنان تاثیری روی نتیجه نهایی ندارد. مهمترین اتفاقی که برای شروع زمستان Fimbulwinter و آغاز رگناروک مورد نیاز است، مرگ بالدر است. در داستانهای اساطیر نورس این لوکی است که با فریب دادن هود نابینا، جان بالدر، که در اسطوره شناسی نورس ایزد بسیار محبوبی است، را میگیرد و در بازی God of War این عمل توسط کریتوس با کمک پسرش اتریوس/لوکی انجام میشود. در نهایت، پس از مرگ بالدر زمستان سخت و کشندهای به نام Fimbulwinter (به معنی زمستان عظیم) آغاز میشود که سه سال طول میکشد و در این مدت تمامی جانداران و جانوران میدگارد، غیر از خدایان و دو انسان را از بین میبرد. در نهایت، سه خروس که نماد شروع رگناروک هستند، شروع وقایع آخرالزمان را به غولها، مردگان و ایزدها اعلام میکنند.
بسیاری از این وقایع مانند نوید آغاز رگناروک توسط خروسهای آخرالزمان، در بازی God of War اتفاق نخواهند افتاد. وقایع دیگری هم مانند کشته شدن فرزندان ثور، که در روایت اصلی پس از مرگ او وارث چکش میولنیر (Mjolnir) میشوند، سوالات بسیاری را درباره رویدادهای رگناروک ایجاد میکند. اما مهمترین نکته این است که وقایع بازی God of War بخش بسیار کوچکی از این رویداد را تشکیل میدهند و پیش از شروع زمستان Fimbulwinter به اتمام میرسند. در ادامه این مطلب، به تمامی وقایع روایت اصلی رگناروک در اسطورههای نورس اشاره میکنیم. بهتر است برای درک بهتر روابط شخصیتها و اتفاقات رخ داده در بازی God of War
فرزندان لوکی
در ابتدا بهتر است فرزندان لوکی و نقش کلیدیشان در رخ دادن وقایع رگناروک اشاره کنیم. به دلیل قابلیتهای تغییر شکل لوکی که از پدر و مادرش به او به ارث رسیده، فرزندان زیادی از گونههای مختلف دارد که چهارتای آنها مستقیما در وقایع رگناروک تاثیر گذارند و در بازی God of War تنها یکی از آنها را میبینیم. البته اشاراتی هم به یکی دیگر از فرزندان او و رابطهاش با تیر (Tyr) میشود که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
Sleipnir – اسب هشت پا
داستان به دنیا آمدن Sleipnir یکی از عجیبترین روایتهای مربوط به فرزندان لوکی است و برای درک بهتر این داستان بهتر است از ابتدا به اتفاقات مربوط به آن اشاره کنیم.
ایزدهای ازگارد برای استحکام بیشتر قلمرو خود، از یکی از غولها برای ساخت دیواری اطراف ازگارد دعوت کردند و لوکی توافقات میان این غول و ایزدها را منعقد کرد. غول سازنده، در ازای ساخت تمام دیوار در تنها یک فصل، یکی از الهههای ازگارد را برای پیشکش و ازدواج با خود انتخاب کرد. ساکنین ازگارد که از این تصمیم ناراضی بودند، از لوکی خواستند هر طور که شده از ساخته شدن دیوار در زمان مقرر جلوگیری کند. لوکی برای انجام این کار، خود را به شکل یک اسب ماده درآورد و اسب این غول که دلیل اصلی سریع پیش رفتن کار ساخت دیوار بود را فراری داد. در نتیجه رابطه اسب ماده (لوکی) و اسب غول، یک اسب هشت پا به نام Sleipnir متولد شد. در نهایت Sleipnir تبدیل به اسب مخصوص اودین شد و به او قدرت سفر میان سرزمینهای 9 گانه را اعطا کرد.
سه فرزند دیگر لوکی حاصل رابطه او با غولی به نام Angrboda هستند. هر سه آنها در سرزمین غولها، یوتنهایم به دنیا آمدند. پس از این که ایزدها از وجود این سه فرزند با خبر شدند، پیشگوییهایی را کشف کردند که وعده نگون بختی و نابودی دنیا به دست آنها میداد. برای جلوگیری از به حقیقت پیوستن این پیشگویی، اودین شخصا برای مقابله با آنها دست به کار شد و هر یک را به نقطهای از سرزمینهای 9 گانه تبعید کرد.
Hel – الهه مرگ
الهه مرگ و تنها دختر لوکی که نیمه مرده و نیمه زنده است. پس از با خبر شدن اودین از سرنوشت شومی که هل و دیگر فرزندان لوکی برای دنیا رقم خواهند زد، اودین هل را به دنیای مردگان میفرستد و او را ارباب سرزمین مردگان میکند. هیچ یک از شخصیتهای داستان بازی به هل اشارهای نمیکنند اما نام او در دیوار نگار مربوط به Jörmungandr یا مار جهان دیده میشود. در این دیوار نگاره، با وجود رسیدن اتریوس/لوکی در زمان کودکی به آن، نام لوکی و انگربودا به عنوان والدین مار جهان، فرنیر و هل دیده میشود. با وجود این که کریتوس و اتریوس در بخشی از سفر خود به سرزمین مردگان هم میروند، این تنها اشاره به نام هل در سرتاسر طول بازی است و هیچ نشانهای از هل در سرزمینی که باید بر آن حکومت کند وجود ندارد؛ یکی از نشانههایی که احتمال زندانی بودن هل و فرنیر در مکانی نامعلوم را قوت میبخشد.
Fenrir – گرگ عظیم الجثه
فنریر گرگی عظیم الجثه و بسیار قدرتمند است که در پیشگوییها مسئول مرگ اودین شناخته میشود. برای جلوگیری از به وقوع پیوستن این پیشگویی، ایزدهای ازگارد تصمیم میگیرند فنریر را در میان خود بزرگ کنند تا همیشه مراقب رفتارهای او باشند. فنریر به سرعت رشد میکرد و قدری عظیم الجثه شد که تنها کسی که جرات نزدیک شدن و غذا دادن به او را داشت، تیر (ایزد جنگ) بود که نامش بارها در بازی ذکر میشود. پس از مدتی ازگاردیها تصمیم میگیرند به دلیل جثه بسیار بزرگ فرزند لوکی، او را در مکانی خارج از ازگارد نگهداری کنند. فنریر تا پیش از این که ازگاردیها با ساختن یک زنجیر جادویی به دست دورفها زندانی شود، با مردمان ازگارد برخورد دوستانهای داشت، اما پس از این بود که این گرگ عظیم الجثه تبدیل به یکی از کابوسهای همیشگی اهالی ازگارد تبدیل شد. از سرنوشت دقیق فنریر و تیر در دنیای بازی God of War اطلاعات دقیقی در دسترس نیست و احتمال این که هر دوی آنها در مکانی نامشخص زندانی شده باشند وجود دارد. البته این موضوع ممکن است درباره تیر صدق نکند و او به دست اودین کشته شده باشد.
Jormungandr – مار جهان
مار جهان از ابتدا به عظمتی که در بازی مشاهده میکنیم نبوده است. او در ابتدای عمرش و هنگامی که اندازه بسیار کوچکتری داشته، توسط اودین به اعماق دریاهای میدگارد پرتاب میشود، اما در نهایت به قدری از دیا تغذیه میکند که میتواند بدن خود را دور تمام سرزمین میدگارد بپیچد. از او به عنوان قاتل ثور یاد میشود. دلیل اصلی دشمنی ثور و مار جهان، فریب خوردن او از غولها در سلسله آزمونهایی است که غولها ثور را در جریان انجام آنها گول میزنند.
در دنیای بازی God of War، کسی نمیداند مار جهان چگونه به میدگارد آمده است. به گفته فریا (Freya)، مار جهان ناگهان در میدگارد ظاهر شده است. به گفته میمیر (Mimir)، مار جهان در گذشته نبرد سهمگینی با ثور داشته یا خواهد داشت. این دیالوگ، اشاره مستقیمی به احتمال سفر در زمان مار جهان در نتیجه نبردش با ثور دارد و مشکل عدم تطبیق زمانی حضور او در میدگارد، در دوران کودکی اتریوس/لوکی را تا حدودی حل میکند.
رگناروک در داستانهای اساطیری اسکاندیناوی
پس از پایان زمستان عظیم و آغاز رگناروک، لوکی و فرنیر که مدتها توسط ایزدهای ازگارد زندانی شده بودند، آزاد میشوند و ارتشی از غولهای یخی و آتشین به رهبری استارکار، غول هشت دست، برای نبرد رگناروک آماده میکنند. علاوه بر ارتش غولها، ارتش ارواح بدنام هم به همراه هل به لوکی و فرنیر ملحق میشوند.
در سوی دیگر میدان، ایزدهای ازگارد هم در حال آماده شدن برای نبر آخرالزمان هستند. هایمدال با دمیدن در شیپور خود، جنگجویان والهالا را فرا میخواند و ارتش ازگارد را برای مقابله با لوکی آماده میکند. در ادامه، بسیاری از ایزدها و فرزندان لوکی با یکدیگر مبارزه می کنند که در لیست زیر به آنها اشاره شده است:
- ثور به مبارزه با مار جهان میرود و پس از شکست دادن او، به دلیل جراحات وارده و مسموم شدن از زهر مار جهان، میمیرد.
- اودین به همراه اسب هشت پای خود به نبرد رگناروک میآید اما در نهایت توسط فنریر خورده میشود.
- فنریر در نهایت توسط یکی از پسران اودین به نام ویدار (ایزد انتقام) کشته میشود.
- فرزندان فنریر، اسکال (Skoll) و هاتی (Hati) در غم از دست دادن پدرشان، ماه و خورشید را میبلعند و دنیا را در تاریکی فرو میبرند.
- هایمدال و لوکی جان یکدیگر را در نبردی برابر میگیرند.
- فریا توسط غولی به نام سرت (Surtr) کشته میشود.
پس از این که بیشتر ایزدها و غولها یکدیگر را کشتند، دو انسان نجات یافته از زمستان Fimbulwinter دوباره نژاد انسانها را نجات میدهند. البته تعدادی از ایزدهای ازگارد از واقعه رگناروک جان سالم به در میبرند. علاوه بر زنده ماندن دو فرزند اودین، فرزندان ثور، مگنی و مودی هم از رگناروک جان سالم به در میبرند و چکش میولنیر را از پدشان به ارث میبرند.
رگناروک در بازی God of War
با توجه به دخالت کریتوس در پیشگوییهای رگناروک، احتمالا این رویداد به شکلی که وعده داده شده بود رخ نخواهد داد. یکی از ملزومات پایان رگناروک، زنده ماندن مگنی و مودی و تصاحب چکش پدرشان است. از آن جا که هر دو فرزند ثور توسط کریتوس و اتریوس کشته میشوند، پیشگوییهای قبلی جای خود را به وقایع غیر قابل پیشبینی جدید میدهند و مشخص نیست چه اتفاقی در رگناروک جدیدی خلق شده است رخ خواهد داد.
البته به نظر میرسد که رگناروک، یا حداقل بخشی از آن، در آیندهای که مار جهان از آن به میدگارد آمده رخ داده باشد. برای اثبات این ادعا دو نشانه وجود دارد.
اولین نشانه، کشته شدن تمام غولها در یوتنهایم است. آنها به کمک تیر توانستند خود را از اهالی ازگارد، تنها دشمنانشان، مخفی کنند و دروازه ورود به یوتنهایم را هم از دسترس همه مخفی کردند. همچنان مشخص نیست چه کسی یا کسانی مسئول مرگ غولها هستند. با توجه به اجساد غولها در انتهای بازی، میتوان مسلح بودن تمامی آنها را مشاهده کرد و این موضوع، فرضیه مرگ آنها به دلایل طبیعی را رد میکند. غولها ]احتمالا[ به دست اهالی ازگارد، در زمانی نامشخص در گذشته یا آینده کشته شدهاند و از آن جایی که زمان در این قلمرو بسیار سریعتر از دیگر قلمروهای دنیا میگذرد، ممکن است تنها ساعاتی پیش از رسیدن کریتوس و اتریوس به یوتنهایم، غولها در نبرد وعده داده شده رگناروک کشته شده باشند و مار جهان هم در اثر حوادث همین نبرد در زمان به عقب بازگشته باشد.
در صورت درست بودن این فرضیه، میتوان دیوار نگاریهای غولها از سفر کریتوس و اتریوس را هم توجیح کرد. در واقع غولها این وقایع را پیش بینی نکردهاند. آنها صرفا اتفاقاتی که در خط زمانی آنها، در گذشته برای اتریوس رخ داده را ثبت کردهاند.
میمیر هم چندین بار به تفاوت گذر زمان در سرزمینهای 9 گانه اشاره کرده است. علاوه بر تفاوتهای سرعت گذر زمان در هل یا الفهایم، میمیر به گذر بسیار سریع زمان در یوتنهایم هم اشاره میکند. به گفته میمیر، زمان در سرزمین یوتنهایم بسیار سریعتر از 8 سرزمین دیگر میگذرد؛ این موضوع را میتوانیم پس از بازگشت کریتوس و اتریوس از یوتنهایم به میدگارد هم مشاهده کنیم.
دومین نشانه، واکنش مودی به کشته شدن مگنی توسط کریتوس است. در هیچ یک از پیشگوییها، مگنی و مودی پس از پایان رگناروک کشته نمیشوند. این دو برادر با علم به این موضوع، در جست و جو برای پیدا کردن آخرین غول باقی مانده در میدگارد ]پس از کشتن بقیه آنها در رگناروک خط زمانی خود[ و کشتن او پا به این سرزمین گذاشتند. اما کریتوس با کشتن مگنی، خط زمانی جدیدی خلق میکند که هرگز پیشبینی نشده بود.
در بخش دیگری از مبارزه مودی با کریتوس، او میگوید: «اون چکش (میولنیر) حق من بود» و همان طور که پیشتر گفتیم، میولنیر تنها در انتهای رگناروک از ثور به مگنی و مودی میرسد. در واقع، ایزدهای ازگارد در بازی God of War در حال تلاش برای جلوگیری از رخ دادن رگناروک نیستند. آنها میخواهند از اتفاق افتادن دوباره رگناروک جلوگیری کنند.
در هر صورت، تا منتشر نشدن بازی God of War: Ragnarok، پاسخ هیچ یک از سوالات موجود درباره داستان این مجموعه داده نخواهد شد. سکوت خبری کامل استودیو Santa Monica و سونی درباره این بازی هم همچنان ادامه دارد و حتی با گذشت نیمی از سال 2021، هیچ اطلاعاتی از این بازی، که قرار است در همین سال منتشر شود، لو نرفته است.